مسیر موفقیت و رسیدن به اوج قله دشواره و موفقیت آسون به دست نمیای. برای اینکه در زندگی موفق شید، باید یاد بگیرید که بعد از هر شکست دوباره بلند شید و دوباره تلاش کنین. اینکه چند بار شکست می خورد اهمیتی ندارد، مهم اینکه هر بار که زمین خوردید دوباره بلند بشید و به راهتون ادامه بدید.
شکست طعم تلخی داره و می تونه بسیار نا امید کننده باشه، اما باید بدونید که هر بار زمین خوردن پایان دنیا نیست و زندگی می تونه همچنان ادامه داشته باشه. پس خودتون رو آماده یک جنگ واقعی با نابرابری های زندگی کنید، چرا که سرانجام شیرینی پیروزی انتظارتان را می کشد.
حرف هایی که در بالا مطرح کردیم شاید شعار مانند به نظر برسند، اما واقعیت دارند. در ادامه مطلب نگاهی خواهیم انداخت به برخی از افراد فوق العاده موفق که در مسیر خود شکست های بسیاری را تجربه کرده اند. در ادامه همراه مووآتیم باشید تا شاهد زمین خوردن هایی باشیم که باعث موفقیت های بزرگ شدند.
زندگی افراد موفق بزرگ با شکست های بزرگ
1. آلبرت انیشتین
نام انیشتین هممعنا با تیزهوشی است؛ اما خودش تا سالیان طولانی در دسته آدمهای باهوش قرار نمیگرفت. او حرفزدن را در سن ۴سالگی شروع کرد و نوشتن را دیر یاد گرفت. به نظر میرسید آلبرت کوچک از هوش بهره چندانی نبرده بوده؛ اما نظریههایش دنیای فیزیک را دگرگون کرد و جایزه نوبل برایش به همراه داشت. پسر بچه ای که در دوران ابتدایی به علت کم هوشی از مدرسه اخراج شد و دروس ابتدایی داره در خانه همراه مادرش یاد گرفت.
آلبرت در دوران جوانی هم طعم شکست را مزه کرده است. او در ورود بیدردسر به دانشگاه پلیتکنیک زوریخ مشکل داشت و کمی طول کشید تا بالاخره وارد این دانشگاه شد. و بیشتر زمانش راه خارج از دانشگاه سپری کرد منتها انیشتین هم تسلیم نشد و آنقدر در راه فیزیک تلاش کرد تا در نهایت، نتایج شگفتانگیزش زندگی خود و تمام دنیا را تغییر داد.
انقدر این تغییرات بزرگ بود همان پسر بچه ای که در سیستم آموزشی در دسته کودن ها قرار میگرفت به درجه ای از دانش رسید که نظریه ها و کشفیاتش در همان سیستم آموزشی امروزه آموزش داده می شود. و به او نابغه قرن می گویند!
زندگیکردن مانند دوچرخهسواری است. برای حفظ تعادل باید به رکابزدن ادامه دهید.
ــ آلبرت انیشتین
2. زندگی افراد موفق ؛ هنری فرد
هنری فورد زمانی که بیشتر مردم از دوچرخه اسب و الاغ برای جابه جایی استفاده میکردند به فکر یک انقلاب افتاد و تلاش کرد اولین ماشین موتوری اش را بسازد . انقدر این کار برای مردم عجیب بود که به او لقب دیوانه را داده بودند .
ایلان ماسک می گوید : فورد قمار کرد و تمام توانش را روی آن گذاشت درست زمانی که مردم مبگفتند ایده او مزخرف است .او این خطر را پذیرفت و به چیزی که لیاقتش را داشت رسید.
اکنون در صنعت اتوموبیل Ford یکی از پیشتازان به شمار می رود و کمتر کسی است که نام این برند را نشنیده باشد. اما بد نیست بدانید که آقای فورد به عنوان مؤسس این شرکت، شکست های بسیاری را تجربه کرد تا سرانجام توانست مجموعه موفق کنونی را شکل دهد. او در اولین کسب و کاری که راه اندازی کرد شکست خورد و پس از آن نیز ۵ بار طعم ورشکستگی را چشید شکست هایی که به تنهایی میشد به عنوان بهانه برای ناامیدی استفاده کرد اما او انقدر تلاش کرد که تا در نهایت برند Ford را خلق نمود.
3. زندگی افراد موفق ؛ ونسان ون گوگ
ونگوگ در زمانی که در قید حیات بود تنها موفق شد تا یک تابلوی نقاشی را به فروش رساند. آثار ون گوگ هرچند در زمان خود مورد استقبال قرار نمی گرفتند اما این موضوع باعث نشد تا او دست از کار بکشد. ونسان ون گوگ تا زمانی که زنده بود ۹۰۰ اثر نقاشی را خلق کرد که هر یک از آن ها اکنون میلیون ها دلار قیمت دارند.
گاهی هم شهرت و موفقیت بعد از عمر و زندگی به سراغمان میآیند. این هم نوعی موفقیت بعد از شکست است، نیست؟ هرچند ونگوگ از شهرت و ثروت خود بهرهای نبرد، نام و هنرش برای همیشه جاوید و ماندگار شد. این زیباست. شما چه فکر میکنید؟
شاهکارها اتفاقی و ناگهانی به دست نمیآیند؛ آنها حاصل مجموعهای از تلاشها هستند.
ــ ونسان ونگوگ
4. آبراهام لینکلن (Abraham Lincoln)
لینکلن شکستهای زیاد و عمیقی را در زندگی تجربه کرده بود. با درجه فرماندهی به جنگ رفتن و با نشان سرباز بازگشتن شکست است دیگر، نیست؟ تلاشهای آبراهام در زمینه کسبوکار نیز در مقطعی از زندگیاش به شکستهای شدید منجر شده بود؛ اما تلاش و امید بالاخره نتیجه میدهد.
آبراهام لینکلن با تلاشهای زیادش توانست وکیل شود و به کنگره آمریکا راه یابد. حضور مثبت و پررنگ او در دنیای سیاست به انتخابش در جایگاه ریاستجمهوری آمریکا منجر شد و دستاوردهای مهمی برای خود و کشورش رقم زد: حفظ قانون الغای بردگی، تقویت اقتصاد و… .
من بهکندی قدم برمیدارم؛ اما هیچگاه به عقب برنمیگردم.
ــ آبراهام لینکلن
5. توماس ادیسون
«توماس ابلهتر از آن است که چیزی بیاموزد.» این را ما نمیگوییم، آموزگاران ادیسون در کودکیاش این جملات را به مادر توماس کوچک گفتهاند. مخترع لامپ و بیش از هزار اختراع رنگارنگ دیگر هم در مقطعی از زندگیاش در بنبستهای تاریکی اسیر شده بوده و این بهشدت امیدبخش است. نه بهخاطر اینکه ما با ادیسون دشمنی داریم، بهخاطر اینکه با مرور زندگی افرادی مانند ادیسون بزرگ متوجه میشویم که شکست برای همه هست و از دل تجربههای تلخش میتوان نکات آموزنده فراوانی بیرون کشید.
6. استیون اسپیلبرگ
استیون اسپیلبرگ. بله! تعجب نکنید. یکی از معروفترین کارگردانهای دنیا و خالق آثاری مانند «فهرست شیندلر» و «نجات سرباز رایان» هم قبل از شهرت و موفقیت، طعم تلخ شکست را چشیده است. اگر بخواهیم نام ۵ کارگردان مطرح دنیا را لیست کنیم، قطعا استیون اسپیلبرگ را باید در میان آن ها جای دهیم. جالب است بدانید که در سال های دور، دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا، دو بار درخواست تحصیل این کارگردان بزرگ را رد کرده است.
اسپیلبرگ بعد ها موفق شد ۳ بار جایزه اسکار را به دست آورد. دانشگاه هنرهای سینمایی کالیفرنیا نیز در سال ۱۹۹۴ از او به خاطر فیلم هایش تقدیر به عمل آورد.
به تمام کارنامه هنریام افتخار میکنم: شکستها و موفقیتهایم.
ــ استیون اسپیلبرگ
7. زندگی افراد موفق ؛ اپرا وینفری
اپرا هم اکنون یکی از شناخته شده ترین مجری های تلویزیونی در سطح جهان است، اما اوضاع همیشه به این اندازه برای او دلپذیر نبوده است. او در سنین نوجوانی مرتبا توسط عمو و پسرعمو هایش مورد تجاوز قرار می گرفت و روزگاری سختی را سپری می کرد. اپرا حتی در سن ۱۴ سالگی بچه ای را به دنیا آورد که البته مدتی پس از تولد، درگذشت.
اولین تجربه اپرا در تلویزیون نیز چندان خوشایند نبود. بانوی بی رقیب قاب جادویی، از اولین برنامه تلویزیونی خود اخراج شد؛ در آن زمان مدیرانش به وی گفتند که بیش از حد احساساتی است و نمی تواند خود را در جلوی دوربین کنترل کند. اپرا بعدا از همین ویژگی استفاده کرد و توانست با ۳ میلیارد دلار سرمایه، عنوان پولدار ترین زن دنیا را به خود اختصاص دهد.
او یکبار در دانشگاه هاروارد و در زمانی که مشغول انتقال تجربیاتش بود، اینچنین گفت: «مفهومی به اسم شکست وجود ندارد. شکست یکی از روش های زندگی است برای اینکه ما را به راه درست هدایت کند.»
شکستخوردن پایان راه نیست. بسیاری از انسان های موفق روزگار نیز تجربههای بسیار تلخ و سختی را در زندگی زیستهاند. موفق شدن یا نشدن انتخاب ماست. دو راه داریم: دست از تلاش بکشیم و خسته شویم یا بهامید رسیدن به هدف، پرشوق و باامید به تلاش ادامه دهیم. نظر شما چیه؟ شکست و موفقیت از دید شما چه معنایی دارند؟